آستان مطهر امامزاده سیدعبدالله

آقاسیاهپوش سنگر
مشخصات بلاگ
آستان مطهر امامزاده سیدعبدالله

ترویج فرهنگ و معارف قرآنی در قالبهای عبادی-سیاسی-اجتماعی-فرهنگی-و ....

پیام های کوتاه
برنامه های مسجد
فعالیت ها
نویسندگان

۵۶۸ مطلب با موضوع «احادیث ؛ احکام و روایات دینی» ثبت شده است

سه شنبه, ۲ بهمن ۱۳۹۷، ۱۲:۴۴ ب.ظ

عنایت حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها)

عنایت حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها)

 

پیرزنی از شیعیان ، به قصد زیارت قبر بى بى حضرت زینب (سلام الله علیها) از ایران حرکت کرد تا به گمرک ، در مرز بازرگان ، رسید. شخصى که مسئول گمرک بود ، پیر زن را خیلى اذیت کرد و به شدت او را آزار روحى داد . مرتب سؤال مى کرد: براى چه به شام مى روى؟ پولهایت را جاى دیگر خرج کن . زن گفت : اگر به شام بروم ، شکایت تو را به آن حضرت مى کنم . گمرکچى گفت : برو و هر چه مى خواهى بگو ، من از کسى ترسى ندارم . زن پس از اینکه خودش را به حرم و به قبر مطهر رساند، پس از زیارت با دلى شکسته و گریه کنان عرض کرد: اى بى بى ! تو را به جان حسینت انتقام مرا از این مرد گمرکچى بگیر . زن هر بار به حرم مشرف مى شد، خواسته اش را تکرار مى کرد. آن شب در عالم خواب بى بى زینب (سلام الله علیها) را دید که آن را صدا زد. زن متوجه شد و پرسید: شما کیستید ؟


حضرت زینب (سلام الله علیها) فرمود: دختر على بن ابى طالب (علیه السلام ) هستم ، آیا از این مرد شکایت کردى ؟ زن عرض کرد: بله ، بى بى جان ! او به واسطه دوستى ما به شما مرا به سختى آزار داد من از شما مى خواهم انتقام مرا از او بگیرید. بى بى فرمود: به خاطر من از گناه او بگذر . زن گفت : از خطاى او نمى گذرم . بى بى سه بار فرمایش خود را تکرار کرد و از زن خواست که گمرکچى را عفو کند و در هر بار زن با سماجت بسیار بر خواسته اش اصرار ورزید. روز بعد زن خواسته اش را دوباره تکرار کرد. شب بعد هم بى بى را در خواب و به زن فرمود: از خطاى گمرکچى بگذر . باز هم زن حرف بى بى را قبول نکرد و بار سوم بى بى به او فرمود: او را به من ببخش ، او کار خیر کرده و من مى خواهم تلافى کنم . زن پرسید: اى بانوى دو جهان ! اى دختر مولاى من ، این مرد گمرکچى که شیعه نبود، این قدر مرا اذیت کرد، چه کارى انجام داده که نزد شما محبوب شده است ؟
حضرت فرمود: او اهل تسنن است ، چند ماه پیش از این مکان رد مى شد و به سمت بغداد مى رفت . در بین راه چشمش به گنبد من افتاد، از همان راه دور براى من تواضع و احترام کرد. از این جهت او بر ما حقى دارد و تو باید او را عفو کنى و من ضامن مى شوم که این کار تو را در قیامت تلافى کنم .
زن از خواب بیدار شد و سجده شکر را به جاى آورد و بعد به شهر خود مراجعت کرد. در بین راه گمرکچى زن را دید و از او پرسید: آیا شکایت مرا به بى بى کردى ؟ زن گفت : آرى اما بى بى به خاطر تواضع و احترامى که به ایشان کردى ، تو را عفو کرد . سپس ماجرا را دقیق بازگو کرد . مرد گفت : من از قوم و قبیله عثمانى هستم و اکنون شیعه شدم . سپس  ذکر شهادتین را به زبان جاى کرد


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ بهمن ۹۷ ، ۱۲:۴۴
محمد رضا فکرجوان
جمعه, ۲۸ دی ۱۳۹۷، ۱۲:۱۷ ب.ظ

دیدار اموات و مردگان

 دیدار اموات و مردگان



 اسحاق بن عمار می گوید : « به امام موسی کاظم (علیه السلام) عرض کردم : آیا روح مومن به دیدار خانواده اش می آید ؟

 فرمودند : بله. عرض کردم : هر چند وقت یک بار به ملاقات ایشان می آید ؟ فرمودند : به اندازه فضیلت و قدر و منزلتی که هر کدام دارند .

 بعضی هر روز ٬ بعضی هر دو روز یک بار و بعضی هر سه روز یک بار و هرکدام که منزلتشان کم است هر جمعه .

عرض کردم : در چه ساعتی می آیند ؟ فرمودند : هنگام ظهر و مانند آن.

عرض کردم : در چه صورت و قیافه ای می آیند ؟ فرمودند : در شکل گنجشک یا کوچکتر از آن .

خداوند فرشته ای را هم با او می فرستد تا آنچه مایه خوشحالی اوست به او نشان می دهد و آنچه مایه ناراحتی اوست از او می پوشاند .

 بحار ج۶۰ ص۲۵۷

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ دی ۹۷ ، ۱۲:۱۷
محمد رضا فکرجوان