آستان مطهر امامزاده سیدعبدالله

آقاسیاهپوش سنگر
مشخصات بلاگ
آستان مطهر امامزاده سیدعبدالله

ترویج فرهنگ و معارف قرآنی در قالبهای عبادی-سیاسی-اجتماعی-فرهنگی-و ....

پیام های کوتاه
برنامه های مسجد
فعالیت ها
نویسندگان

۵۶۸ مطلب با موضوع «احادیث ؛ احکام و روایات دینی» ثبت شده است

جمعه, ۲۵ دی ۱۳۹۴، ۱۱:۱۸ ق.ظ

مواظب دنیا و آخرتت باش

                                         مواظب دنیا و آخرتت باش

یهویی از خواب پریدم اتاق نور خاص و کمی داشت دیدم ساعت 3:30 دقیقه صبح هست داشتم به این فکر میکردم که یهویی دیدم نصف دستم تو دیواره
دستمو زود از دیوار کشیدم بیرون و با ترس زیاد بش نگاه میکردم!!!
دوباره دستمو تو دیوار بردم
رفت داخل دیوار!!!!!!!!!!!
صدای خنده شنیدم
نشستم دیدم برادرم کنارم خوابیده!!
از تخت بلند شدم رفتم که صداش کنم
اما جوابمو نمیده!
رفتم اتاق مادرم
سعی کردم پدرمو بیدار کنم
هرچقدر صدا زدم کسی جواب نمیده
رفتم مادرمو بیدار کنم که یهو از خواب پرید!!!!
خودش از خواب پرید اما بام صحبت نکرد
داشت بسم‌الله الرحمن الرحیم میگفت و هی تکرار میکرد

پدرمو از خواب بیدار کرد بش گفت بیدار شو بیدار شو
میخوام برم از بچه ها مطمئن شم
پدرم با تعجب بش جواب داد الان وقتش نیست بزار بخوابم صبح خیر میشه
اما با اصرار مادرم،با تعجب بیدار شد
داشتم داد میزدم پدر مادر ولی کسی جواب نمیداد!!!!
لباسای مادرمو گرفتم که صدامو بشنوه اما حس نمیکرد!!!
پشت سر پدر مادرم میرفتم تا رسیدم به اتاق خوابم
وارد اتاق که شدن چراغ هارو روشن کردن
اما فرقی واسه من نداشت چون دنیا از همون اول برام نور خاصی داشت

اما تعجب کردم از چیزی که دیدم
جسم خودمو دیدم!!!
آره جسم خودم!

داشتم خودمو نگاه میکردم، من دوتا شدم؟؟
گفتم این کیه؟
چطور اینقدر شبیه منه!!؟؟
داشتم خودمو میزدم که از این خواب شوم از این کابوس بیدارشم
اما بیدار نشدم
پدرم گفت ؛بیا دیدی بچه ها خوابن بزار بریم
اما مادرم آروم نشد رفت سمت اون کسی که جای من خواب بود

گفت محمد بیدار شو محمد جوابمو بده
اما اون شخص جواب نمیداد!!!
بیشتر از چند بار اون کسی که شبیه من بود رو لرزوند و صدا کرد اما هیچ جوابی نمیداد!

یدفه اشکای پدرم شروع کرد به ریختن
پدر قوی پدر خودم که تو کل عمرم غم و اشکاشو ندیده بودم الان دارم اشکاشو میبینم
جیغو دادو گریه همه جارو پر کرد،،،،،، برادرم از خواب پرید گفت چی شده؟؟؟؟ مادرم با حالت گریه و جیغو داد بش گفت برادرت مرد محمد مرد در حالی که گریش خون شده بود
جیغو گریه بیشتر شد
رفتم پیش مادرم بش گفتم مامان گریه نکن من اینجام نگام کن!!
اما کسی ج منو نمیداد چراااااااااااااااااااااااااااااااااااا
شروع کردم داد زدن من اینجام ببینید
اما کسی جواب نمیداد
شروع کردم ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااا ای خدااااااااااااااااااااااااااااااااااااا بزار این خواب تمام شه
صدایی شنیدم که داشت از دور میومد و کم کم زیاد میشد
تا صدارو واضح شنیدم

 لَقَدْ کُنتَ فِی غَفْلَةٍ مِّنْ هَذَا فَکَشَفْنَا عَنکَ غِطَاءکَ فَبَصَرُکَ الْیَوْمَ حَدِیدٌ: 

  • تو از این غافل بودی ما پرده از برابرت برداشتیم و امروز چشمانت ، تیزبین شده است

 


یدفه دو نفر دستامو گرفتن اما آدم نبودن
ترسیدم!!
داشتم داد میزدم ولم کنین ولم کنید
شما از کجا اومدین؟؟؟ چی میخواید؟،،
گفتن ما نگهبانان تو تا قبر هستیم
گفتم منکه نمردم من زندم
چرا منو میبرید برا قبر ولم کنین من هم میبینم هم میشنوم هم حس میکنم
با لبخند بم جواب دادن::؛
شما انسان ها عجیب هستید فکر میکنید مرگ پایان زندگی هست آیا نمیدونید زندگی که شما میکردید خواب کوتاهی بود و وقتی میمیرید این خواب تمام میشود؟؟!!
اما هنوزم داشتن منو به سمت قبر میکشیدن
تو راه که منو میکشیدن مردمی رو میدیدم که گریه میکردن بعضیا میخندیدند بعضیا جیغ میزدن
و هر نفر باش دوتا نگهبان بود
از نگهبانا پرسیدم چرا این انسانها اینطوررن؟؟
گفتن؛؛این مردم مسیر خودشونو دیدن،،بعضیا گمراه بودن
حرفشونو قطع کردم گفتم یعنی میرن جهنم؟؟؟
گفتن؛؛بله
و این هایی که میخندند میرن بهشت
من زود جواب دادم::من دارم کجا میرم؟؟؟؟؟
گفتن؛؛تو یکم راه راست میرفتی توبه میکردی بعد یکم گناه میکردی وضعیتت با خودتم مشخص نبود
و همینطور خواهی ماند
حرفشونو قطع کردم با ترس پرسیدم،،، یعنی من میرم جهنم؟؟؟؟؟؟؟ جواب دادن؛؛::خدا رحمان و رحیمه و سفر ما طولانی،
سرمو برگردوندم پدر، برادرم، عموم و کل فامیلامو دیدم
منو با ی صندوق داشتن میبردن دویدم سمتشون گفتم ؛؛برام دعا کنید ؛؛
اما کسی جوابمو نداد بعضیا گریه میکردن بعضیا ناراحت بودن
رفتم سمت برادرم بش گفتم داداش مواظب خودت تو دنیا باش و گول دنیا و زیباییهاشو نخور
ایکاش صدای منو میشنید
نگهبانایی که بام بودن منو کشیدن و بالای جسد خودم خوابوندنم
پدرمو دیدم گه داشت بالام خاک میریخت
برادرامو دیدم که روم خاک میریخت
همه روم خاک میریختن
آرزو کردم ایکاش من جاشون تو دنیا بودم توبه میکردم
نماز دیروز صبحمو میخوندم
نماز دیروز ظهرمو میخوندم
نماز دیروز مغرب و عشا رو میخوندم
هرروز خدامو صدا میکردم و باش رازو نیاز میکردم
هرروز توبه خودمو تجدید میکردم و پایبند تر میشدم
گناهامو کاملاً ترک میکردم
شروع کردم داد زدن ای مردم مواظب باشید دنیا گولتون نزنه
ایکاش یکی صدامو میشنید
اما تو الان صدامو شنیدی!!
درسته؟؟؟
پس مواظب دنیا و آخرت باش

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ دی ۹۴ ، ۱۱:۱۸
محمد رضا فکرجوان
جمعه, ۱۸ دی ۱۳۹۴، ۰۶:۴۶ ق.ظ

نماز در گذشته

                                                       نماز در گذشته

آیا در زمان پیغمبران پیش از پیامبر اسلام نماز خواندن رواج داشته یا نه؟ اگر داشته پس چرا در سریال یوسف(ع) نشان نمی دهند تا مردم بدانند که پیامبران گذشته هم نماز می خواندند؟
در پاسخ به سوال شما باید گفت:
قدیمی‌ترین عبادتی که در تمامی ادیان گذشته سابقه حضور دارد نماز است. اینک به بررسی نمونه‌هایی از آن که در روایات به آن اشاره شده است،‌ می‌پردازیم:
1. نماز حضرت آدم(ع):
از صُحُف حضرت ادریس(ع) نقل شده که در نخستین روز اقامت حضرت آدم و حوا (ع) در زمین، خداوند نماز عصر و مغرب را که مجموعا 50 رکعت بود بر حضرت آدم (ع) واجب کرد.
2. نماز حضرت شیث(ع):
وقتی حضرت آدم وفات یافت حضرت شیث(ع) او را غسل داده بر او نماز خواند.
3. نماز حضرت ادریس(ع):
در روایتی از امام صادق(ع) نقل شده که به یکی از یاران خود سفارش می‌فرمایند: وقتی به مسجد کوفه شرفیاب شدی به مسجد سهله نیز برو و در آن‌جا نماز بخوان و از خوا طلب حاجت کن زیرا مسجد سهله خانه حضرت ادریس است که در آن خیاطی می‌کرد و در آن نماز می‌خواند.
4. نماز حضرت نوح(ع):
کشتی نوح(ع) دارای پنجره ها و سوراخ هایی بود که از آن نور خورشید به داخل منعکس می‌شد و از این طریق وقت نماز را تشخیص می‌دادند.
5. نماز حضرت صالح(ع):
وقتی قوم صالح از ایشان خواستند به عنوان نشانه پیامبری ناقه‌ای را از کوه بیرون آورد که حامله باشد و در همان حال هم وضع حمل کند، حضرت صالح فرمود: آن‌چه از من خواستید کار دشواری است اما نزد خداوند آسان است. سپس بپا خواست و دو رکعت نماز خواند و سر به سجده نهاد و تضرع کرد، قبل از آن که سر از سجده بر دارد کوه شکافته شد و ناقه‌ای با همان خصوصیات ظاهر گشت.
6. نماز حضرت ابراهیم(ع):
حضرت ابراهیم آن‌گاه که همسر و فرزند خود را در کنار کعبه نو بنیاد نهاد دست به دعا برداشت و به خدای متعال چنین گفت: خدایا من، خاندان خود را در سرزمینی غیر حاصلخیز و کنار خانه ات ترک نمودم تا نماز را به پا دارند پس دلهای مردم را در هوای(گرو) آنان قرار ده.
7. نماز حضرت اسماعیل(ع):
قرآن کریم از این جهت ایشان را می‌ستاید که او خاندان خود را به نماز توصیه می‌فرمود.
8. نماز حضرت اسحاق، یعقوب و لوط(ع):
قرآن پس از اشاراتی به تاریخ انبیاء یاد شده می‌فرماید:‌ ما آنان را پیشوایانی قرار دادیم که مردم را به مکتب ما هدایت می‌کنند و به آنان انجام نیکی‌ها و اقامه نماز و اداء زکات را الهام نمودیم.
9. نماز حضرت شعیب(ع):
بت پرستان زمان ایشان در برابر دعوت آن حضرت به پرستش خداوند یکتا می‌گفتند: آیا نماز تو فرمان میدهد که ما آن چه را پدرانمان می‌پرستیدند رها کنیم.
10. نماز حضرت موسی(ع):
وقتی حضرت موسی(ع) به کوه طور آمد و پیام رسالت را دریافت نمود خداوند به او فرمود: من خدای یکتا هستم. پس مرا عبادت کن و نماز را بپا دار.
11. نماز حضرت لقمان(ع):
حضرت لقمان ضمن وصایای حکیمانه خود به فرزندش چنین می‌فرماید: ای فرزندم نماز را بپا دار.
12. نماز حضرت داوود(ع):
ایشان یک روز را جهت رسیدگی به امور مردم و قضاوت در میان آنان اختصاص می‌داد و یک روز را برای عبادت می‌گذارد و به دور از همه مردم در محراب به نماز می‌ایستاد.
13. نماز حضرت زکریا(ع):
قرآن کریم می گوید: درحالیکه زکریا در محراب عبادت خود به نماز مشغول بود ملائکه بشارت تولد یحیی را از سوی خدا به او دادند.
14. حضرت عیسی(ع):
ایشان در گهواره به امر خداوند اینگونه سخن گفت: من بنده خدا هستم که کتاب آسمانی را بر من نازل کرد ومرا پیامبر قرار داد و هر جا که باشم مرا مایه برکت قرار داد و به نماز و زکات تا وقتی که جان در بدن دارم مرا توصیه نمود.
15. نماز حضرت ایوب(ع):
وقتی خداوند روحیه بندگی و سپاسگزاری حضرت ایوب(ع) را ستود پیطان حسادت کرد و گفت: خدایا اموال او را از او بگیر و ببین آیا باز هم چنین روحیه‌ای خواهد داشت یا خیر؟ خداوند شیطان را مسلط بر اموال او مسلط کرد و شیطان همه احشام او را نابود کرد و در لباس چوپانی نزد ایوب(ع) آمد. دید ایوب به نماز ایستاده پس از نماز به او گفت آیا می‌دانی خدایی که تو برای او عبادت می کنی با شترهای تو چه کرد؟ حضرت ایوب فرمود: مال من نبود. مال خود او بود و به عاریه داده بود و او صاحب اختیار است که هر وقت بخواهد بستاند...
و ... از این روایات می توان استفاده کرد که تمامی یکصدوبیست و چهارهزار پیامبر الهی، با نماز مانوس و سفارش کننده به آن بوده اند.
اما در مورد اینکه: «چرا به این نکته در سریال حضرت یوسف اشاره نشده» را باید از نویسندگان و سازنده آن پرسید، اما شاید بتوان گفت که در برخی قسمت‌ها اشاره به نماز خواندن یوسف در گوشه زندان یا در خانه ای به تنهایی شده است که خود نشانه ای از اشاره این فیلم به نماز است. . مجلسی، بحار الانوار، ج11، ص196.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۹۴ ، ۰۶:۴۶
محمد رضا فکرجوان