آستان مطهر امامزاده سیدعبدالله

آقاسیاهپوش سنگر
مشخصات بلاگ
آستان مطهر امامزاده سیدعبدالله

ترویج فرهنگ و معارف قرآنی در قالبهای عبادی-سیاسی-اجتماعی-فرهنگی-و ....

پیام های کوتاه
برنامه های مسجد
فعالیت ها
نویسندگان

۱۱۷۳ مطلب با موضوع «عناوین :: حکایات و لطایف» ثبت شده است

جمعه, ۱۰ اسفند ۱۳۹۷، ۰۱:۴۶ ب.ظ

برخی فقط منفی نگر هستند

برخی فقط منفی نگر هستند

داستان سگی که روی آب راه می رفت


 سگی که ویژگی منحصر به فردی داشت. این سگ می توانست روی آب راه برود. شکارچی وقتی این را دید، نمی توانست باور کند و خیلی مشتاق بود که این را به دوستانش بگوید. برای همین یکی از دوستانش را به شکار مرغابی در برکه ای آن اطراف دعوت کرد. او و دوستش شکار را شروع کردند و چند مرغابی شکار کردند. بعد به سگش دستور داد که مرغابی های شکار شده را جمع کند. در تمام مدت چند ساعت شکار، سگ روی آب می دوید و مرغابی ها را جمع می کرد. صاحب سگ انتظار داشت دوستش درباره این سگ شگفت انگیز نظری بدهد یا اظهار تعجب کند، اما دوستش چیزی نگفت. در راه برگشت، او از دوستش پرسید: آیا متوجه چیز عجیبی در مورد سگش شده است؟ دوستش پاسخ داد: آره، در واقع، متوجه چیز غیرمعمولی شدم. سگ تو نمی تواند شنا کند.!!!

برخی از افراد همیشه به ابعاد و نکات منفی توجه دارند و برای دیدن توانایی های دیگران کور و کر هستند....

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ اسفند ۹۷ ، ۱۳:۴۶
محمد رضا فکرجوان
دوشنبه, ۶ اسفند ۱۳۹۷، ۰۹:۳۴ ب.ظ

تعریف ساده اقتصاد

تعریف ساده اقتصاد

 

در شهری توریستی در گوشه ای از دنیا درست هنگامی که همه در یک بدهکاری بسر می‌برند و هر کدام بر مبنای اعتبارشان زندگی را گذران می‌کنند و پولی در بساط هیچکس نیست، ناگهان، یک مرد بسیار ثروتمندی وارد شهر می‌شود . او وارد تنها هتلی که در این شهر ساحلی است می‌شود، اسکناس ۱۰۰ یوروئی را روی پیشخوان هتل می‌گذارد و برای بازدید اتاق هتل و انتخاب آن به طبقه بالا می‌رود . صاحب هتل اسکناس ۱۰۰ یوروئی را برمی‌دارد و در این فاصله می‌رود و بدهی خودش را به قصاب می‌پردازد . قصاب اسکناس ۱۰۰ یوروئی را برمی‌دارد و با عجله سراغ دامداری می‌رود و بدهی خود را به او می‌پردازد . دامدار ، اسکناس ۱۰۰ یوروئی را با شتاب برای پرداخت بدهی‌اش به تامین کننده خوراک دام که از او برای گوسفندانش یونجه و جو خرید کرده می‌دهد . یونجه فروش برای پرداخت بدهی خود ، اسکناس ۱۰۰ یوروئی را با شتاب به شهرداری می‌برد و بابت عوارض ساخت و سازی که انجام داده به شهرداری می‌پردازد . حسابدار شهرداری اسکناس را با شتاب به هتل می‌آورد . زیرا شهرداری به صاحب هتل بدهکار بود و هنگامی که چند کارمند و بازرس از پایتخت به شهرداری این شهر آمده بودند یک شب در این هتل اقامت کرده بودند .

حالا دوباره هتل دار اسکناس را روی پیشخوان خود دارد . در این هنگام توریست ثروتمند پس از بازدید اتاق های هتل برمی‌گردد و اسکناس ۱۰۰ یوروئی خود را برمی‌دارد و می‌گوید از اتاق ها خوشش نیامد و شهر را ترک می‌کند .

در این پروسه هیچکس صاحب پول نشده است . ولی به هر حال همه شهروندان در این هنگام به هم بدهی ندارند همه بدهی هایشان را پرداخته و تسویه حساب کرده اند و ...
این است تعریف ساده اقتصاد . به همین دلیل است که می‌گویند انباشتن ثروت مجاز نیست ، آن را باید به کار بگیری تا همه چرخ  های اقتصاد به گردش درآید و همه اجتماع از گردش پول بهره ببرند...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ اسفند ۹۷ ، ۲۱:۳۴
محمد رضا فکرجوان