آستان مطهر امامزاده سیدعبدالله

آقاسیاهپوش سنگر
مشخصات بلاگ
آستان مطهر امامزاده سیدعبدالله

ترویج فرهنگ و معارف قرآنی در قالبهای عبادی-سیاسی-اجتماعی-فرهنگی-و ....

پیام های کوتاه
برنامه های مسجد
فعالیت ها
نویسندگان

۱۹۵ مطلب با موضوع «عناوین :: دل نوشته ها» ثبت شده است

دوشنبه, ۲۲ تیر ۱۳۹۴، ۰۵:۵۶ ب.ظ

‌‌نشانه های قحطی در ایران !!!

 ‌‌نشانه های قحطی در ایران !!!
اوایل دهه شصت نوجوانی بیش نبودم، اما خوب به خاطر دارم آن روزهایی را که تنها شامپوی موجود، شامپوی خمره ای زرد رنگ داروگر بود. تازه آن را هم باید از مسجد محل تهیه می کردیم و اگر شانس یارمان بود
و از همان شامپوها یک عدد صورتی رنگش که رایحه سیب داشت گیرمان می آمد حسابی کیف می کردیم.
سس مایونز کالایی لوکس به حساب می آمد و پفک نمکی و ویفر شکلاتی یام یام تنها دلخوشی کودکی بود.
 صف های طولانی در نیمه شب سرد زمستان برای 20 لیتر نفت!!!!! بگو مگو ها سر کپسول گاز که با کامیون در محله ها توزیع می شد، خالی کردن گازوئیل با ترس و لرز در نیمه های شب.  جیره بندی روغن، برنج و پودر لباسشویی ...  نبود پتو در بازار ، تازه عروسان را برای تهیه جهیزیه به دردسر می انداخت
 و پوشیدن کفش آدیداس یک رویا بود.  همه اینها بود، بمب هم بود و موشک و شهید و ...
اما کسی از قحطی صحبت نمی کرد . یادم هست با تمام فشارها وقتی وانت ارتشی برای جمع آوری کمک های مردمی وارد کوچه می شد  بسته های مواد غذایی، لباس و پتو از تمام خانه ها سرازیر بود.
 همسایه ها از حال هم با خبر بودند، لبخند بود، مهربانی بود، خب درد هم بود...
 و اما امروز
 امروز فروشگاه های مملو از اجناس لوکس خارجی در هر محله و گوشه کناری به چشم می خورند و هرچه بخواهید و نخواهید در آنها هست. از انواع شکلات و تنقلات گرفته تا صابون و شامپوی خارجی، لباس و لوازم آرایش تا موبایل و تبلت و ...
 داروهای لاغری تا صندلی های ماساژور، نوشابه انرژی زا تا
بستنی با روکش طلا !!!!
 رینگ اسپرت تا...
 و حال ، این تن های فربه، تکیه زده بر صندلی های نرم اتومبیل های گرانقیمت از شنیدن کلمه قحطی به لرزه افتاده به سوی بازارها هجوم می بریم.
 مبادا تی شرت بنتون گیرمان نیاید!
مبادا زیتون مدیترانه ای نایاب شود!
متاسفانه اشتهایمان برای مصرف، تجمل، فخر فروشی و له کردن دیگران سیری ناپذیر شده است ...!!
 ورشکسته شدن انتشارت !!
 بی سوادی دانشجوها !!
 بی سوادی مدرسین !!
 عقب افتادگی در علم و فرهنگ و هنر !!
 تعطیلی مراکز ادبی فرهنگی و هنری و ...برایمان مهم نیست ،
 ولی از گران شدن ادکلن مورد علاقه مان سخت نگرانیم!!!!!!! ...
 می شود کتابها نوشت...
 خلاصه اینکه این روزها
 لبخند جایش را به پرخاش داده و مهربانی به خشم!!!!
 فقط کافیست یک ذرّه احساس کنیم که یکى مخالف نظر ماست اونوقت چنان نابودش می کنیم که انگار هیچ خدایی رو بنده نیستیم
 هر کس تنها به فکر خویش است، به فکر تن خویش!
  قحطی امروز که ما ایرانیان در این روزگاران آن را به وضوح لمس می کنیم :
قحطى اخلاق است!
 قحطی همدلیست!
 قحطى رفاقت است!
 قحطی عشق است!
 قحطی انسانیت است!!!!!‌‌‍‌‍‍‌

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۹۴ ، ۱۷:۵۶
محمد رضا فکرجوان
يكشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۰۳ ق.ظ

خواسته های یک مادر پیر

                                     خواسته های یک مادر پیر

 زمانی که پیر شدم،

 اگر هنگام غذا خوردن لباسهایم را کثیف کردم

و یا صحبت هایم تکراری و کسل کننده است

 یاد بیاور وقتی کوچک بودی مجبور میشدم روزی چند بار لباسهایت را عوض کنم،

 برای سرگرمیت مجبور میشدم بارها داستانی را برایت تعریف کنم،

 وقتی بی خبر از پیشرفتهای امروز سوالاتی میکنم،

 با تمسخر به من ننگر،

 وقتی پاهایم توان راه رفتن ندارند،

 دستانت را به من بده،

 همانگونه که تو اولین قدمهایت را کنار من برمیداشتی،

 یاریم کن همانگونه که من یاریت کردم،

 کمک کن تا با نیرو و شکیبایی تو این راه را به پایان برسانم.

 به افتخار تمام مادران چه آنهایی که هنوز نفسشون مایه دلگرمی ماست

 چه اونایی که یادشون همیشه همراه ماست.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۰۴:۰۳
محمد رضا فکرجوان