واکنش ژنرال خارجی به کرامات «شهدای ایرانی»

واکنش ژنرال خارجی به کرامات «شهدای ایرانی»

از کشورهای خارجی ژنرال ها به ایران امدند
توی هویزه گفتند برای این ها خاطره بگو.
آمدم وبخشی از داستان این شهدا را تعریف کردم.
یک ژنرال پیر کمونیست کشور کره شمالی ایستاد فکر کردم خسته شدند
گفتم تمام کنم؟! گفت ادامه بده.
۴۵ دقیقه خاطره می گفتم و این ژنرال خبردار ایستاده بود و گوش می کرد!
زمانی که صحبت های من تمام شد این ژنرال احترام نظامی گذاشت و یک جمله ای گفت که بدنم لرزید!
گفت: اگر یکی از این بچه هایی که امروز قصه هایش را برای ما تعریف کردی در کشور ما بود از خدایان کشور ما به حساب می آمد!؛

 راوی: سردار محمد احمدیان

وصیت نامه شهید منوچهر آصفی در آخرین لحظات

وصیت نامه شهید منوچهر آصفی در آخرین لحظات

نمی دانم خداوند از من راضی است یا نه˛ وقت کم است که بنشینم و چیزی بنویسم.
فقط از خدا می خواهم تا موقعی که زنده ام لطف کند مرا آرام نگه دارد . من لیاقت شهادت را شاید نداشته باشم چون خود را خیلی مومن نیافته ام .
برادران من، شما که این مطلب را می خوانید اسلام انقلابی ترین مکتب است، من این را لمس کرده ام به خصوص این چند روز آخر و خمینی رهبر کبیر مردی است که تاریخ هرگز اینچنین مردانی را بخود ندیده است. برادران پشت به شرق و مغرب کرد و کار کمی نیست کاری که خیلی از انقلابیون غیر مسلمان مطمئنا از عهده آن بر نخواهند آمد.
به مادرم بگویید مرا ببخشد و خانواده ام هم همینطور. خدا به همراه همه شما. پدرام و پژمان را از طرف من ببوسید و بگویید نمی دانم عمو منوچهرتان لیاقت شهادت داشته باشد یا نه. صدای زد و خورد زیاد است و نمی توانم زیاد بنویسم.
در فاتحه ام اگر برگزار شد از همه مردم که حقی بر گردنم دارند، بگویید مرا ببخشید. همه برادران دوستم که قبل از انقلاب و بعد از انقلاب با هم بوده ایم بگویید خدا حافظ شما باد.

شادی روح شهدا و امام شهدا صلوات...