آستان مطهر امامزاده سیدعبدالله

آقاسیاهپوش سنگر
مشخصات بلاگ
آستان مطهر امامزاده سیدعبدالله

ترویج فرهنگ و معارف قرآنی در قالبهای عبادی-سیاسی-اجتماعی-فرهنگی-و ....

پیام های کوتاه
برنامه های مسجد
فعالیت ها
نویسندگان
جمعه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۱۷ ق.ظ

بابا جون، ببین دخترت عروس شده

بابا جون، ببین دخترت عروس شده

ﯾﮑﯽ از بچه ﻫﺎﯼ ﺗﻔﺤﺺ ﺍﺻﻔﻬﺎﻥ میﮔﻔﺖ: ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺩﺭﺧﻮﻧﻪ ﯼ خانواده ﺷﻬﯿﺪ، ﺧﺒﺮ ﺑﺪﯾﻢ ﮐﻪ ﺑﯿﺎیید ﺍﺳﺘﺨﻮﻧـﻬﺎﯼ ﺷﻬﯿﺪﺗﻮﻥ رو ﺗﺤﻮﯾﻞ ﺑﮕﯿﺮﯾﺪ. ﻣﯽﮔﻔﺖ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺩﺭ ﺯﺩﯾﻢ. ﺩﺧﺘﺮ خانمی ﺍﻭﻣﺪ ﺩﺭ ﺭﻭ ﺑﺎﺯﮐﺮﺩ. ﮔﻔﺘﻢ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺷخص ﭼﻪ ﻧﺴﺒﺘﯽ ﺩﺍﺭﯼ؟ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﺑﺎﻣﻪ. مگه ﭼﯽ ﺷﺪﻩ؟ ﮔﻔﺘﻢ: ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺷﻮ ﭘﯿﺪﺍﮐﺮﺩﻥ، میﺧﻮﺍﻥ ﭘﻨﺠﺸﻨﺒﻪ ﻇﻬﺮ ﺑﯿﺎﺭﻥ. ﺩﯾﺪﻡ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﮔﺮﯾﻪ افتاد، ﮔﻔﺖ ﯾﻪ ﺧﻮﺍﻫشی ﺩﺍﺭﻡ، ﺭﺩ ﻧﮑﻨﯿﺪ. ﮔﻔﺖ: ﺣﺎﻻ ﮐﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺳﺎﻝ ﺍﻭﻣﺪﻩ، ﻇﻬﺮ پنج شنبه ﻧﯿﺎﺭﯾﺪﺵ. ﺷﺐ ﺟﻨﺎﺯﻩ ﺭﻭ ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ. ﺷﺐ ﺷﺪ، ﻫﻤﻮﻥ ﺭﻭﺯ ﻣﺪﻧﻈﺮ، ﺗﺎﺑﻮﺕ ﺭﻭ ﺑﺎ ﺍﺳﺘﺨﻮﻥﻫﺎ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﺑﺒﺮﯾﻢ ﺑﻪ ﻫﻤﻮﻥ ﺁﺩﺭﺱ. ﺗﺎ ﺭﺳﯿﺪﯾﻢ ﺩﯾﺪﯾﻢ ﮐﻮﭼﻪ ﺭﻭ ﭼﺮﺍﻍ ﺯﺩﻥ ، ﺭﯾﺴﻪﮐﺸﯿﺪﻥ، ﺷﻠﻮﻏﻪ، ﻣﯿﺎﻥ ﻣﯽ ﺭﻥ !!!
ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺟﻠﻮ ﮔﻔﺘﯿﻢ ﺍﯾﻨﺠﺎ ﭼﻪ ﺧﺒﺮﻩ؟ ﮔﻔﺘﻦ ﻋﺮﻭﺳﯽ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﯾــﻦ ﺧﻮﻧﻪ ﺍﺳﺖ!!! ﻣیگه ﺗﺎ ﺍﻭﻣﺪﯾﻢ ﺑﺮﮔﺮﺩﯾﻢ، ﺩﯾﺪﯾﻢ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺎ ﭼﺎﺩﺭ ﺩﻭﯾﺪ ﺗـﻮﮐﻮﭼﻪ، ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﺑﺎﻣﻮ ﻧﺒﺮﯾـﺪ، ﻣﻦ ﺁﺭﺯﻭ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺎﺑﺎﻡ ﺳﺮ ﺳﻔﺮﻩ ﻋﻘﺪ من باشه. ﻣﻦ ﻣﻬﻤﻮﻧﯽ ﮔﺮﻓﺘﻢ، ﺑﺎﺑﺎﻡُ ﺑﯿﺎﺭﯾﺪ! ﺑﺎﺑﺎﺷﻮ ﺑﺮﺩﯾﻢ، ﭼﻬﺎﺭتا اﺳﺘﺨﻮﻥ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﮐﻨﺎﺭﺳﻔﺮﻩ ﯼ ﻋﻘﺪ. استخوان دست باباشو برداشت کشید روی سرش گفت:
بابا جون، ببین دخترت عروس شده. با اجازه پدرم، بله..

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۴/۰۶/۲۰
محمد رضا فکرجوان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی