خود را به خدا بسپار
خود را به خدا بسپار
خود را به خدا بسپار
وقتیکه دلت تنگست
وقتی که صداقتها
آلوده به صدرنگست
خود را به خدا بسپار
چون اوست
که بیرنگست
چون وادی
عشقست او
چون دور زنیرنگست
خود را به خدا بسپار
آن لحظه که تنهایی
آن لحظه که دل دارد
از تو طلب یاری
خود را به خدا بسپار
همراه سراسر اوست
دیگرتو چه میخواهی
بهر طلبت از دوست
خود را به خدا بسپار
آن لحظه که گریانی
آن لحظه که از غمها
بی تابی و حیرانی
خود را به خدا بسپار
چون اوست نوازشگر
چون ناز تو میخواهد
او را ز درون بنگر
خود را به خدا بسپار