داره میاد دوباره کاروونی
داره میاد دوباره کاروونی
صدای زنگش اینبار غصه داره
نمی دونست که وقتی برمیگرده
مسافرهاشو اونجا جا میذاره
یه مادر توو منا افتاد و جون داد
یه بابا دور کعبه غرق خون شد
حریم و خونه ی امن الهی
بازم از خون یارا لاله گون شد
بجوش ای زمزم از داغی دوباره
بریز ای آسمون! اشک بهاری
منا ! با ما بگو حالا تو قلبت
غم چن تا ذبیح الله و داری؟
حریم امنو کردن قتلگاه و
کبوترها رو باز در خون کشیدن
نقاب از روی خادمها که افتاد
یه دنیا، روی خائن ها رو دیدن.