گاهی باید تغییر مسیر دهیم
گاهی باید تغییر مسیر دهیم
کشتی جنگی برای آموزش نظامی چند روزی در دریا بود.
هوا بشدت طوفانی و مه آلود شد و فرمانده دستور داد به سمت ساحل برگردند.
دید خیلی کم بود و در کار دستگاه های کشتی اختلال ایجاد شده بود.
نیمه شب دیدبان به فرمانده گزارش داد که :
درست در روبروی ما، نوری دیده می شه و احتمال داره به هم برخورد کنیم.
فرمانده به مامور ارسال علائم گفت :
بهشون علامت بده که رو در روی هم هستیم و باید سریعا بیست درجه تغییر مسیر
بدید.
پاسخ این بود :
شما باید تغییر مسیر بدید!
علامت بعدی ارسال شد :
من فرمانده کشتی هستم و به شما اخطار می کنم هر چه زودتر بیست درجه تغییر
مسیر بدید.
پاسخ همان بود :
شما باید تغییر مسیر بدید.
فرماند که خیلی عصبانی شده بود گفت :
اعلام کنید ما یک کشتی جنگی هستیم و این آخرین اخطاره، قبل از اینکه دچار
حادثه ای بشید تغییر مسیر بدید.
پاسخ دریافت شد :
اینجا فانوس دریائی است، اگر دوست داشتید، شما تغییر مسیر بدید!
و کشتی جنگی بلافاصله مجبور به تغییر مسیر شد.
آره عزیز دلم
اگه خودمون رو بزرگ دیدیم و دیگران رو کوچک.
گمون کردیم بقیه باید از ما فرمان بپذیرند.
و خواستیم جلوی همه بایستیم.
شاید زمانی متوجه اشتباه مون بشیم که خیلی دیره.
و حتی فرصت تغییر مسیر رو هم پیدا نکنیم.
بیا مثل گنجشکی نباشیم که وقتی می خواست از روی کوه بلند بشه، گفت :
خودت رو محکم بگیر که آماده پروازم!
و یادمون باشه وقتی توی اتاق مون یه لامپ معمولی روشن باشه و کنار پنجره بریم
ستاره های پر فروغ آسمان درخشان رو نمی بینیم.
پس چراغ منیت رو توی وجودمون خاموش کنیم.
تا نورهای دور و برمون، که به ما راه رو نشون می دن، ببینیم و ازشون بهره ببریم.