لقمه شبهه ناک ممنوع
لقمه شبهه ناک ممنوع
چای رو داخل استکان هاریختم ومشغول خوردن صبحانه شدم...
هنوزلقمه ی اولونخورده بودم که نگاهم افتاد به حسین علی،به چایی وآتشی که زیر اجاق روشن کرده بودم خیره شده بود
بعداز چند لحظه پرسید:این هیزم هارو از کجا آوردی؟؟گفتم:خودمون چوب خشک نداشتیم مجبورشدم از باغ همسایه بیارم...گفت:همسایه راضیه! !؟؟؟
گفتم آخه این چوب خشک چه ارزشی داره که برم ازهمسایه بپرسم؟؟؟گفت:فرقی نداره،باید اونا راضی باشن...اینوگفت ومشغول خوردن صبحانه شدولی هرچی اصرار کردم لب به چایی نزد...(1)
امام علی(ع):اگرخواهان مکارم وبزرگواری ها هستی از حرام ها دوری کن..(2)
منابع:
1)به نقل از برادر شهید حسین علی رضایی
2)تصنیف غررالحکم ودررالکلم
ص۳۱۷،ح۷۳۱۷