«صد و ده بیت مدح بسیار زیبای امیرالمومنین علی علیه السلام »
با احادیث حضرت صادق(ع)
به «علی(ع)» میرسد دل عاشق
ذکر لبهای موسیِ جعفر(ع) :
یا کتاب المبینُ یا حیدر(ع)
صدوده سر فدای این سرور
صدوده دل فدای این دلبر
تا خدا در پی علی(ع) راهیست
کمترین کار او یداللهیست
«یاعلی(ع)» ذکر ثامن الحجج است
بهترین ذکر از پی فرج است
پرچم زلف او دوات کج است
«یاعلی(ع)» گفتنم صفای حج است
«یاعلی(ع)» گو به نیت کعبه
من فدای حقیقت کعبه
مرتضی(ع) آن نگار دلجویم
دلبر با وقار نیکویم
آسمانی تبار مه رویم
با جوادالائمه(ع) میگویم
السَّلام ای ولایت مطلق
ای مع الحق ترین حقیقت حق
دین من از تعلقات علیست(ع)
«والقلم» جوهر دوات علیست(ع)
نظم هستی هم از ثبات علیست(ع)
«جامعه» جامعِ صفات علیست(ع)
گوید از دانش خدا دادی
مدح او را امامنا هادی(ع)
هادیان را بُوَد هدایتگر
صد و اندی هزار پیغمبر(ص)
از اولوالعزم های اهل نظر
تا رسولان مرتبه آخر
همِشان یک به یک دچار علی(ع)
جز نبی جمله ریزه خوار علی(ع)
عشق حیدر(ع) به هر بلد گیرد
بی گمان ذکر یا صمد گیرد
خُرده سنگی از او خِرد گیرد
از علی(ع) عسگری(ع) مدد گیرد
دست گیری به خون او جاریست
کار مولای ما مدد کاریست
ماه شبهای تار برگردد
ورق روزگار برگردد
باید آن ذوالفقار برگردد
تا به دلها قرار برگردد
از علی(ع) ارث برده آن موعود
پس به باد است دودمان یهود
تا تمنای جان علی(ع) باشد
دائماً بر زبان علی(ع) باشد
همهء دینمان علی(ع) باشد
یا محمد(ص) همان علی(ع) باشد
هر دو از نور واحدند اما
آن یداللّٰه و این رسول خدا
مولد کعبه است و خلق عظیم
در ولایش کسی نبوده سهیم
شیعهء مرتضاست ابراهیم
زین جهت شد خلیل رب حکیم
به علی(ع) هرکه عشق میورزد
با خدا طرح دوستی ریزد
حاجیم حج من به نام علیست(ع)
صحن دل مسجدالحرام علیست(ع)
فخر موساست گر غلام علیست(ع)
«قاب قوسین» زیر گام علیست(ع)
احمدی که خودش تمام علیست(ع)
جای لبهاش روی جام علیست(ع)
تا ابد قبلگاه اهل ولاست
کعبه ای که مقام شیر خداست
اصل توحید با علی بر پاست
کعبه زاده یکیست! حیدر ماست!
ذات مولا ز بس بزرگی داشت
خانهء کعبه هم ترک برداشت
گر که بشکافت حضرت موسی
پهنهء نیل را به ضرب عصا
از دل مادرش به اذن خدا
کعبه را میشکافد این مولا
چقدر آن شکاف زیبا شد
کعبه هم سینه چاک مولا شد
بین قنداقه با صدای جلی
لب به صحبت گشود تا که ولی
میسرود از دلش چنین غزلی
«فَلَحَ المؤمِنون بِحُبِّ علی(ع)»
وحی قرآن به سینهء او شد
قلب احمد(ص) مدینهء او شد
طاق کسری دوباره ویران شد
نور خورشید حق فروزان شد
حیدر آمد جهان گلستان شد
قبل از اسلام او مسلمان شد
روی دستان حضرت خاتم
شد مسلمان اول عالم
حق درون علی(ع) خودش را دید
خلق حیدر به هست می ارزید
روز میلاد او خدا خندید
و زمین مثل بید میلرزید
شده جان بر تن جهان غالب
میزند پا به کوه ابوطالب(ع)
تا شدم عبد پست این درگه
از رموز جهان شدم آگه
رفتم از بهر دیدن آن شه
کوی کعبه پلاک یکصد و ده
عشق او سینه چاک میخواهد
خانهء حق پلاک میخواهد
اولین نام ذوالجلال علیست(ع)
فاتح قلهء کمال علیست(ع)
نور جاوید بی زوال علیست(ع)
طیب و طاهر و حلال علیست(ع)
تا دم مرگ با علی(ع) هستیم
شیعهء مرتضی علی(ع) هستیم
اسدالله قوت زانوست
اسدالله یاحق و یاهوست
اسدالله ذکر یک بانوست
اسدالله عشق زهرا اوست
علت خنده های فاطمه(س) بود
بی قرار صدای فاطمه(س) بود
عاشق بچه های زهرایم(س)
مادرم او، علیست بابایم
هر زمان غرق در تولایم
قَلَیان میکند تبرایم
بغض او نار و حب او جنت
ای که بر دشمن علی(ع) لعنت
من ز سلمان وقنبرش گویم
یا ز اصحاب دیگرش گویم
گر بخواهم دلاورش گویم
از اُحُد یا ز خیبرش گویم!؟
در خیبر نشد به دستش لمس
مثل اعجاز وقت ردّ الشّمس
از امیری دلیر میخوانم
از فتوحات شیر میخوانم
من «علی(ع)» را «امیر» میخوانم
روز و شب الغدیر میخوانم
این همه آیه و روایت را
پشته پا میزنند ملعون ها
یار شاهم که شهریار من است
درّ او لعل آبدار من است
برکت مال و کسب و کار من است
«یاعلی(ع)» تیغ ذوالفقار من است