در محضـــر شهیـــــد علیرضا هاشم نِژاد
در محضـــر شهیـــــد علیرضا هاشم نِژاد
تا وارد اتاقش شدم
از خـواب پرید!
عرق به پیشانیش نشسته بود ،
گفتـم : " چی شده داداش .. ؟ "
گفت : " یک ساعت با حضــرت زهــرا (س)
حرف می زدم.
فقط از خـدا می خوام
روز شــهادت بی بی شـهیـد بشـم .. "
روز شهادت حضرت زهرا (س)
داشت نـماز صـبح میخوند ،
توی قـنوت بود که
ترکش پهلویش را شکافــت ...
«شـهید علیرضا هاشــم نژاد»