يكشنبه, ۱۰ مرداد ۱۳۹۵، ۱۲:۴۴ ب.ظ
نماز اول وقت؟!
نماز اول وقت؟!
برای آخرین بار هم اعلام کرد، اما مگه می تونست سوار بشه؟ ساعت حرکت هواپیما با اذان ظهر مطابق شده بود. عمره مهم تر بود یا نماز اول وقت؟!
بالاخره تصمیم گرفت. بی خیال بلیط و تمام زحمت هایی که کشیده بود شد. رفت نمازخونه و نمازش رو خوند.
بعد از نماز، به سالن فرودگاه اومد تا به شهرش برگرده. بلندگو اعلام کرد: «با عرض پوزش از تأخیر در پرواز شماره ۳۹۵، نقص فنی پیش آمده برطرف شده است. مسافرین هرچه سریع تر به هواپیما سوار شوند.»
لبخندزنان خدا رو شکر کرد و سوار هواپیما شد. چند سال بعد توی محراب عبادتش، شهیدش کردن. دومین شهید محراب رو می گم؛ شهید آیت الله دستغیب (رحمة الله علیه).
دو رکعت قصه؛ رسول نقی ئی؛ ص۹۵
۹۵/۰۵/۱۰