شنبه, ۱۰ مهر ۱۳۹۵، ۰۳:۱۴ ب.ظ
او «مرد صلح» نبود، دروغ میگفت
او «مرد صلح» نبود، دروغ میگفت
روایتی از یک جنایت قرون وسطایی
رابرت فیسک تحلیلگر برجسته روزنامه ایندیپندنت:
🔹زمانی که جهان خبر مرگ شیمون پرز را شنید، فریاد زد «مرد صلح!»؛ اما وقتی من شنیدم که پرز مرده، به یاد خون، آتش و سلاخی افتادم.
🔹من نتایج کارهای او را در قانا دیده بودم: کودکانی که تکه تکه شده بودند، پناهجویانی که زجه میزدند و بدنهایی که سوخته بودند.
🔹بعد از آن حمله پرز اعلام کرد که «نمیدانستیم که صدها نفر در آن اردوگاه هستند. این غافلگیری تلخی بود.» دروغ میگفت.
🔹وقتی به اردوگاه رسیدم، خون مثل سیل جاری بود. میشد بویش را استشمام کرد. خون روی کفشهایمان را پوشانده و مثل چسب به آنها چسبیده بود.
🔹پا و دستهای کنده شده، کودکان بیسر و سرهای پیرمردهایی بیبدن. بدن مردی که دو تکه شده بود، به درختی که میسوخت، آویزان شده بود. هرچه هم که از او مانده بود، آتش گرفته بود.
۹۵/۰۷/۱۰