رگ های بریده ی شهیدش را بوسید
رگ های بریده ی شهیدش را بوسید
بدنش که بی سر می دوید ؛ یکی از بچه ها فیلم برداری کرد.
بعدها مادر شهید شنیده بود از بچه اش توی اون وضعیت فیلم گرفتند
اصرار می کرد می خوام فیلم رو ببینم.
سپرده بودم نذارن. خیلی اصرار کرده بود و بچه ها
هم کوتاه اومده بودن. برده بودنش تبلیغات لشکر و فیلم
را براش پخش کرده بودن؛ نه یک بار که چند بار.
بچه ها می گفتند دفعه ی آخر وقتی دوربین
روی رگ های بی سر شهید زوم کرد، مادرش رفت
جلوی تلویزیون و از روی صفحه ی تلویزیون
رگ های بریده ی شهیدش را بوسید
و گفت حالا حضرت زینب (س) را درک می کنم .
خدایا مارو شرمنده ی خون شهدا نکن