غریب مدینه
شهادت پیامبررحمت ؛حضرت محمد مصطفی(ص) ؛ غریب مدینه امام حسن مجتبی (ع)
تسلیت باد
غریب مدینه
امروز میخواهیم دلها را روانه
کنیم قبرستان بقیع برای غریبی امام حسن مجتبی «علیهالسلام» اشک بریزیم، آن
آقایی که مظلوم بود، مظلوم زیست، مظلوم تشییع شد، و امروز هم قبرش مظلوم
است.
در زندگی امام حسن مظلومیت موج میزند، کسی که زنش به او خیانت کند،از این مظلومیت بالاتر؟!
کسی که یاران خودش به او خیانت کنند، یک یک فرماندهان و یاران پشت امام را خالی کردند.
بعد
از آن که حضرت از کوفه به مدینه آمد، بعضیها که رد میشدند به آقا سلام
نمیکردند، بعضیها جواب سلامش را نمیدادند، بعضی ها به او میگفتند: یا
مُذِلَّ المُؤمِنین.
از شام میآمدند رو در روی
امام میایستادند، به اوفحش میدادند و ناسزا میگفتند، درمجلسی که نشسته
بود خطیب، منبر میرفت به پدرش امیرالمؤمنین جسارت میکرد.
گاهی امام اشک میریخت و از مجلس بلند میشد، و گاهی مقابله میکرد.
قدرت در دست معاویه افتاده بود، و امام در این شرایط سخت مظلوم بود.
امروز هم قبرش در قبرستان بقیع بدون هیچ شمع و چراغی است.
لذا پیغمبر فرمود: هر چشمی که برای حسنم بگرید، قیامت گریان نخواهد بود.
از
زهرای مرضیه هم نقل شده که به بعضی از ذاکران اهلبیت فرموده است: چرا از
حسنم یاد نمیکنید؟ برای امام حسن، اباعبدالله گریه کرده است، امام حسین
خودش برای امام حسن روضه خواند و اشک ریخت.
وقتی کنار بدنش نشست و لختههای خون برادر را در طشت دید، شروع کرد به اشک ریختن و گریه نمودن.
امام
حسن چشمانش را باز کرد، گفت: برادرم تو گریه نکن، حسین جان تو برای من اشک
نریز، گریه کنان عالم باید برای تو اشک بریزند و گریه کنند.
وقتی بدن مقدسش را کنار قبر پیامبر آوردند، جلوی اباالفضل العباس و امام حسین بدن را تیر باران کردند.
عکس العمل هم نمیشود نشان داد، خودش سفارش کرده بود.
امام
حسین «علیهالسلام» فرمود: کسی شمشیر نکشد، بدن برادرم را به قبرستان بقیع
ببرید، بدن را به قبرستان آوردند،شروع کرد روضه خواندن: فَلَیْسَ حَریباً
مَنْ اُصیبَ بمالِه و َلکِنَّ مَنْ واری اَخاهُ حَریبٌ، غارت زده آن نیست
که مالش را میبرند، غارت زده منم که با دست خود، برادرم را داخل قبر
گذاشتم.
آه، آه، یک یک چوبههای تیر را از بدن امام حسن «علیهالسلام» بیرون کشید.
داداشم، دیگر چگونه در بین مردم ظاهر شوم،
داداشم، دیگر چگونه خود را بیارایم.
اللهم صل علی محمد و آل محمد