بی احترامی به فقیر
بی احترامی به فقیر
داخل مجلس شد. فقیر بود و سر و وضع و لباسِ درست و حسابی نداشت. جای خالی پیدا کرد و نشست. کسی که پیش او بود، لباسش را کشید و خودش را جمع و جور کرد.حضرت محمد صلی الله علیه و آله گفت ترسیدی چیزی از ثروتت کم بشود؟مرد گفت نه. حضرت محمد صلی الله علیه و آله گفت ترسیدی چیزی از فقر او به تو بچسبد؟ مرد گفت نه. حضرت محمد صلوات الله علیه گفت پس چرا این کار را کردی؟ مرد گفت اشتباه کردم، حاضرم نصف ثروتم را برای جبران اشتباهم به او بدهم. مرد فقیر گفت نه، نمی گیرم، می ترسم بگیرم و روزی مثل او بشوم.
منبع: برگرفته از کتاب آفتاب آخرین از مجموعه کتب 14 خورشید و یک آفتاب