جمعه, ۱۷ دی ۱۳۹۵، ۰۳:۵۷ ب.ظ
فکر نکنی با عربستان بودم
فکر نکنی با عربستان بودم
سگی نزد شیر آمد و گفت با من کشتی بگیر
شیر سر باز زد .
سگ گفت : نزد تمام سگان خواهم. گفت .
شیر از مقابله با من می هراسد
شیر گفت :
سرزنش سگان را خوشتر دارم از اینکه شیران مرا شماتت کنند که با سگی کشتی گرفته ام !!!
۹۵/۱۰/۱۷