آستان مطهر امامزاده سیدعبدالله

آقاسیاهپوش سنگر
مشخصات بلاگ
آستان مطهر امامزاده سیدعبدالله

ترویج فرهنگ و معارف قرآنی در قالبهای عبادی-سیاسی-اجتماعی-فرهنگی-و ....

پیام های کوتاه
برنامه های مسجد
فعالیت ها
نویسندگان
پنجشنبه, ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۱۲:۱۵ ق.ظ

لقمه حلال

 لقمه حلال


روزی با شهید حسن آقا از خیابان عبور می کردیم کنار خیابان عده ای بساط میوه فروشی پهن کرده بودند. به میوه ها که نگاه کردم چشمم به جعبه های انگور افتاد درشت و خوش رنگ بودند. به حسن گفتم: «اجازه میدی کمی انگور بخرم؟» گفت: «اگه دوست داری، عیبی نداره بخر.» از فروشنده نایلونی گرفتم اما با خودم گفتم بهتر است اول ببینم انگورش خوب است یا نه! یک دانه انگور گذاشتم توی دهنم. دیدم بی مزه است. گفتم شاید این یکی اینطور بوده. چند دانه ی دیگه خوردم وقتی دیدم انگورها تعریفی ندارند نایلون را گذاشتم سرجایش و برگشتم پیش حسن آقا
به من گفت: «پولشو دادی؟» گفتم: « پول چی رو؟» گفت: « پول همون چند تا دونه ای که خوردی.» همون جا بود که به خودم آمدم به خاطر دقت و توجهش تشکر کردم و رفتم سمت میوه فروش .

شهید حسن شوکت پور
حدیث آرزومندی/ص 86

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۲/۲۱
محمد رضا فکرجوان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی