جرإت اصلاح داشته باش
جرإت اصلاح داشته باش
فردی چندین سال شاگرد نقاش
بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت.استاد به او گفت که دیگر شما
استاد شده ای و من چیزی ندارم که به تو بیاموزم.
شاگرد
فکری به سرش رسید، یک نقاشی فوق العاده کشید و آنرا در میدان شهر قرار داد
، مقداری رنگ و قلمی در کنار آن قرار داد و از رهگذران خواهش کرد اگر
هرجایی ایرادی می بینند یک علامت × بزنند و غروب که برگشت دید که تمامی
تابلو علامت خورده است و بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد .
استاد
به او گفت: آیا میتوانی عین همان نقاشی را برایم بکشی؟ شاگرد نیز چنان کرد
و استاد آن نقاشی را در همان میدان شهر قرار داد ولی این بار متنی که در
کنار تابلو قرار داد این بود که : "اگر جایی از نقاشی ایراد دارد با این
رنگ و قلم اصلاح بفرمایید" غروب برگشتند دیدند تابلو دست نخورده ماند.
استاد به شاگرد گفت : همه انسانها قدرت انتقاد دارند ولی جرات اصلاح نه