اصل و نسب سلمان فارسی
اصل و نسب سلمان فارسی
در روضه کافی مینویسد : روزی
سلمان فارسی در مسجد پیغمبر نشسته بود. عدهای از اکابر اصحاب نیز حاضر
بودند. سخن از اصل و نسب به میان آمد. هر کسی درباره اصل و نسب خود چیزی
میگفت و آن را بالا میبرد. نوبت به سلمان رسید.
به
او گفتند: تو از اصل و نسب خودت بگو. این مرد فرزانه تعلیم یافته و تربیت
شده اسلامی به جای اینکه از اصل و نسب و افتخارات نژادی سخن به میان آورد،
گفت:
«انَا سَلْمانُ بْنُ عَبْدِاللَّه» من نامم سلمان است و فرزند یکی از
بندگان_خدا هستم، «کنْتُ ضالّاً فَهَدانِی اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ
بِمُحَمَّدٍ» گمراه بودم و خداوند به وسیله محمد مرا راهنمایی کرد، «وَ
کنْتُ عائِلًا فَاغْنانِی اللَّهُ بِمُحَمَّدٍ» فقیر بودم و خداوند به
وسیله محمد مرا بی یاز کرد، «وَ کنْتُ مَمْلوکاً فَاعْتَقَنِی اللَّهُ
بِمُحَمَّدٍ» برده بودم و خداوند به وسیله محمد مرا آزاد کرد. این است اصل و نسب و حسب من. ...
خدمات متقابل اسلام و ایران، ص 69،شهید مطهری ره