آستان مطهر امامزاده سیدعبدالله

آقاسیاهپوش سنگر
مشخصات بلاگ
آستان مطهر امامزاده سیدعبدالله

ترویج فرهنگ و معارف قرآنی در قالبهای عبادی-سیاسی-اجتماعی-فرهنگی-و ....

پیام های کوتاه
برنامه های مسجد
فعالیت ها
نویسندگان
يكشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۷، ۱۱:۳۴ ب.ظ

سلام بر مدافعان حرم وشهدایی که شاهدند


اونهایی که میگفتن مدافعان حرم پول میگیرن یه شمه از سوریه و داعش رو تو پایتخت دیدن..
حالا بگن چند میگیرن پاشن برن بجنگن؟؟

اگر مدافعان حرم نبودن، جلو چشمات به دخترت میگفتن: چطوری حوری؟


در لحظه ای که لگد به صورت هما میخورد ، خیلی ها جواب سوالشونو گرفتن که «چرا در سوریه میجنگیم»!!!

پایتخت را دیدیم...
متوجه شدم پسر کوچکم....
تمام وقتیکه داعشی ها آمده بودند تا اخر فیلم صورتش را درون بالش پنهان کرده است تا چیز ی نبیند...
همانجا خدا را بابت امنیتی که به ما عطا کرده شکر کردم...
تجربه نشان داده وقتی در کشوری جنگ بشود تر و خشک با هم میسوزند

نمیدونم چی بنویسم که حق مدافعان حرم رو ادا کنه
فقط هدیه کنیم یک صلوات رو از ته دلمون به روح بلند همه شهدای مدافع حرم خصوصا گمنامها و اونایی که اثری ازشون نیست، جسمی نیست که خانواده‌ای باهاشون آروم بگیره موندن تو سوریه، تو خانطومان ، بی نشان،غریب،تنها مثل اربابشون

کار خدارو ببینید.
دیشب که همه با اضطراب و ترس داعش، سریال پایتخت را می دیدیم،
..............  را  بخاطر شرب خمر و مستی دستگیر کردند که طعنه میزد و به شهدای مدافع حرم میگفت: جانباختگان رژیم اسد!

بالاخره خون شهید لیزه داعشی وطنی هرکی میخواد باشه. دیر و زود داره اما آه یتیم شهدا با سر می ندازدتون زمین!


خانم ............!! شما نظری ندارید؟ آزادی و عیاشی شما و همکاران شما قیمتش چند؟
اتفاقا جواب اعتراض در ایران گلوله نیست. گلوله کم است. دهان یاوه گویان باید با پوتین و چکمه حرامی و تکفیری بسته میشد!

بابا چیزی نشده تشتشک های همه پریده همش فیلم بود! تیاتر بود آقا! داعشی در کار نبود، همه عینه نقی معمولی بازیگر بودن! جلوی دوربین فیلم بازی میکردن! پشت دوربین هم سیروس مقدم اشاره میکرد کات میکردن ،همه عوامل فیلم کنار هم چایی میزدن . اون لگد هم اصلاً نخورد
پشت تلفن هم کسی نبود که بیاد سراغ بچه ها ! همش فیلم بود!

اما واقعیت ماجرا میدونی کجاست؟  واقعیت ماجرا،تو بیابون های تنف و تلعفعر بود، اون جایی که داعش، محسن حججی رو زنده و زخمی و تشنه گرفتن! اون جایی که این پاسدار انقلاب و مثل شیر شرزه تو چشم های دواعش نگاه میکرد و مرگ و به سخره گرفته بود! واقعیت ماجرا (خان طومان) بود که جمعی از  رعنا ترین جوانان این مملکت، که بعضی ها هم تازه داماد بودن مثل برگ پاییزی رو زمین ریختند !
واقعیت ماجرا رو باید از خانواده شهدا، از و همسر و مادر شهید حججی پرسید که وقتی عکس جوون رعناشونو، تو چنگال داعش دیدند، خنجر کفر و رو پهلوی جوونشون دیدن چی بهشون گذشت!
اونجا دیگه فیلمنامه و کارگردان نبود که کات بده! سکانس یک بار فیلمبرداری میشد اونم توسط خوده خدا !  واقعیت ماجرا رو باید از همسر شهید حاج عباس عبداللهی پرسید که وقتی فیلم دوره کردن پیکر شهیدش توسط داعش و دید چی بهش گذشت ! واقعیت ماجرا رو باید از همسر شهید اسکندری پرسید که وقتی سر شوهرش رو روی نیزه دید چه حالی شد! واقعیت ماجرا رو باید از اون نو عروسی پرسید که دو هفته قبل تو خرید عروسی بود و حالا باید بند های کفن و باز کنه تا مردشو برای آخرین بار ببینه ! واقعیت ماجرا رو باید سالها بعد از نوزاد چند ماهه شهید بلباسی پرسید که از چهار ماهگی یتیم شدن یعنی چی! واقعیت ماجرا رو باید از دختر بچه های شهدای مدافع حرم پرسید که از الان تا شب عروسی باید ماکت بابا شونو بغل کنن! واقعیت ماجرا رو باید از همسر تازه عقد کرده شهید سیاوشی شنید که ماشین عروسش کنار مراسم تشییع شوهرش پارک بود! آقا جون اینا همش الکی بود! فیلم اصلی رو مدافعان حرم زینب کبری بازی کردند که فیلمشون تو عرش اعلی اکران خصوصی بود برای خوده خدا، فرش قرمز شونم با خونشون رنگین شد و جایزه بهترین بازیگر مرد هم از دست های حضرت زهرا گرفتن !  آره داداش
اینا همه فیلمه ! قهرمان های اصلی جای دیگه ان! اگه نبودن مدافعان حرم، لباس ناموس خیلی از این روشنفکرا، سر کلاشینکف بود!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۷/۰۱/۱۹
محمد رضا فکرجوان

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی