بیمار طبیب
بیمار طبیب
گفته اند که زمانی، شبلی بیمار شد. خلیفه وقت، طبیبی ترسا برای معالجه او فرستاد. طبیب از شبلی پرسید: دلت چه می خواهد؟ شبلی گفت: آنکه تو مسلمان شوی. طبیب گفت: اگر من مسلمان شدم تو خوب می شوی و از بستر بیماری برمی خیزی؟ گفت: آری. پس طبیب مسلمان شد و شبلی از بستر برخاست؛ در حالی که اثری از بیماری در او نبود. هر دو نزد خلیفه رفتند و داستان را بازگفتند.خلیفه گفت: پنداشتم که طبیب پیش بیمار فرستاده ام؛ در حالی که بیمار، پیش طبیب فرستاده بودم.