دیوانه ای لب چاه نشسته بود
دیوانه ای لب چاه نشسته بود و میگفت هفت هفت هفت...
شخصی به او رسید و گفت برای چه هفت هفت میگویی؟!
.
.
.
.
.
.
دیوانه مرد را به چاه انداخت و گفت:
هشت هشت هشششت!!!
دیوانس دیگه شوخی نداره با کسی!
دیوانه ای لب چاه نشسته بود و میگفت هفت هفت هفت...
شخصی به او رسید و گفت برای چه هفت هفت میگویی؟!
.
.
.
.
.
.
دیوانه مرد را به چاه انداخت و گفت:
هشت هشت هشششت!!!
دیوانس دیگه شوخی نداره با کسی!
اندر حکایت شورای امنیت سازمان ملل
الاغ گفت: علف آبی رنگه!
گرگ گفت: نه,علف سبز رنگه!
بحث بالا گرفت و رفتند پیش شیر که سلطان جنگل بود و ماجرای اختلاف را گفتند.
شیر گفت: گرگ را زندانی کنید!
گرگ گفت: مگه علف سبز رنگ نیست؟!
شیر گفت: سبزه؛ولی دلیل زندانی کردن تو بحث کردنت با یه الاغه!!!