آستان مطهر امامزاده سیدعبدالله

آقاسیاهپوش سنگر
مشخصات بلاگ
آستان مطهر امامزاده سیدعبدالله

ترویج فرهنگ و معارف قرآنی در قالبهای عبادی-سیاسی-اجتماعی-فرهنگی-و ....

پیام های کوتاه
برنامه های مسجد
فعالیت ها
نویسندگان

۱۱۷۳ مطلب با موضوع «عناوین :: حکایات و لطایف» ثبت شده است

يكشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۴۷ ق.ظ

این جهان کوه است و فعل ما ندا

 

این جهان کوه است و فعل ما ندا          سوی ما آید نداها را صدا

 

مرد فقیرى بود که  کره مى ساخت و  آنرا به یکى از مغازه های  شهر مى فروخت

 روزى مرد مغازه دار به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت

آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد

و به وی گفت:دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که

وزن آن ۹۰۰ گرم است. مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت:ما ترازویی نداریم

لذا من یک کیلو شکر از شما خریدم و آن یک کیلو شکر را به عنوان وزنه قرار دادم
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۰۲:۴۷
محمد رضا فکرجوان
يكشنبه, ۷ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۴۴ ق.ظ

کریم فقط خداست

 

کریم فقط خداست

درویشی تهی‌‌ دست از کنار باغ کریم خان زند عبور می‌کرد . چشمش به شاه افتاد و با دست اشاره‌ای به او کرد . کریم خان دستور داد درویش را به داخل باغ آوردند   
کریم خان گفت : این اشاره‌ های تو برای چه بود ؟   درویش گفت : نام من کریم است و نام تو هم کریم و خدا هم کریم
آن کریم به تو چقدر داده است و به من چی داده ؟کریم خان در حال کشیدن قلیان بود ؛ گفت چه می‌خواهی ؟  
درویش گفت : همین قلیان ، مرا بس است !چند روز بعد درویش قلیان را به بازار برد و قلیان بفروخت . خریدار قلیان کسی نبود جز کسی که می‌ خواست نزد کریم خان رفته و تحفه برای خان ببرد ! پس جیب درویش پر از سکه کرد و قلیان نزد کریم خان برد !روزگاری سپری شد. درویش جهت تشکر نزد خان رفت .
ناگه چشمش به قلیان افتاد و با دست اشاره‌ای به کریم خان زند کرد و گفت : نه من کریمم نه تو ؛ کریم فقط خداست ، که جیب مرا پر از پول کرد و قلیان تو هم سر جایش هست
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ تیر ۹۴ ، ۰۲:۴۴
محمد رضا فکرجوان